معرفی تئوری های تصمیم گیری
تصمیم گیری شامل کلیه فرآیندهای تفکر و عمل است که منجر به انتخاب می شود . تئوری های تصمیم گیری متعددی در مورد چگونگی فرآیند تصمیم گیری ارائه شده است . یک تصمیم به وسیله یک تصمیم گیرنده در محیط تصمیم گیری گرفته می شود . این محیط به شدّت تحت تاثیر عقاید و ارزش های تصمیم گیرنده براساس اهداف قرار می گیرد .

بنابراین ضرورت دارد تا با تئوری های تصمیم گیری به خوبی آشنا شویم . در ادامه به بررسی سه تئوری مطرح در تصمیم گیری می پردازیم :
۱- تئوری تصمیم گیری تحلیلی – عقلایی (Rational Analytical Decision maker) :
در این تئوری تصمیم گیری ، تصمیم گیرنده به صورتی کاملا هوشیارانه والبتّه آگاهانه تصمیم می گیرد . در این تئوری ، تصمیم عبارتست از انتخابی که در کمال آگاهی از میان راهکارهای موجود برگزیده می شود تا منافع سازمان به حداکثر برسد .
بنابراین تصمیم گیرنده بایستی تمام راهکارهای موجود را آنالیز کند و نتایج احتمالی انتخاب های پیشرو را تحلیل کند و براساس یک معیار ثابت و بی طرفانه ، راهکاری با حداکثر بازدهی را ارائه کند . نظریه تحلیل – عقلایی قدیمی ترین تئوری تصمیم گیری است که یک روش عقلایی ، آگاهانه ، منظم و تحلیل گرا محسوب می شود .
بر این نظریه انتقاداتی وارد است که عبارتند از :
- تصمیم گیرنده همیشه یک عامل منفرد و واحد نیست بلکه معمولا تصمیم گیری در یک مجموعه صورت می پذیرد . چیزی که این تئوری برای آن ارزشی قائل نشده است .
- یک تصمیم گیرنده توان بررسی تمامی راهکارها و نتایج آن را ندارد . از طرفی تهیه اطلاعات نیز فرآیندی زمانبر و پرهزینه می باشد .
- در این تئوری حداکثر توجه تصمیم گیرنده ، تحقق اهداف می باشد . در حالی که اهداف در طول فرآیند زمان تغییر می کنند و این یک موضوع غیرعقلایی می باشد .
۲- تئوری تصمیم گیری بینشی – احساسی (Intuitive Emotional Decision maker) :
در مقابل تئوری عقلایی ، تئوری تصمیم گیری احساسی قرار دارد . در این تئوری عنوان می گردد که تصمیم گیرنده به عواملی از قبیل تجربه یا عادت ، احساسات غریزی ، تفکر انعکاسی و غریزه با استفاده از فرآیندهای ذهنی ناخودآگاه ترجیح بیشتری می دهد . این فرآیندها را می توان ا استفاده از جلسات هم نشینی ، طوفان مغزی ، استفاده از افکار خلاق و مواجه خلاق ایجاد نمود .
تصمیم گیرنده احساسی ، تعدادی راهکار و گزینه را مورد بررسی قرار می دهد و با جهش همزمان از یک مرحله از آنالیز یا تحقیق به مرحله دیگر ، دوباره به مرحله اول برمی گردد (ایجاد یک چرخه برای دستیابی به بهترین نتایج) .
باید توجه داشت که سازندگان استراتژی ها در واقع همان تصمیم گیران می باشند . بنابراین استراتژی به عنوان طرحی در جریان تصمیم گیری ظاهر می شود .
مخالفان این نظریه معتقدند که :
- این تئوری تمامی ابزارهای موجود برای تصمیم سازان را مورد استفاده قرار نمی دهد (مثلا تکنیک های ریاضی و علمی مدیریت)
- تئوری تصمیم گیری الهامی – احساسی توجه ای به جلوگیری از بروز اشتباهات ندارد . به طور کلی این تئوری تصمیم گیری برای شرایط تحول و تغییر می تواند مناسب باشد .
۳- تئوری تصمیم گیری سیاسی – رفتاری (Political Behavioral Decision maker) :
در این تئوری تصمیم گیری ، تصمیم گیرنده باید نتایج یک تصمیم را بر روی افرادی که از آن تصمیم تحت تاثیر قرار می گیرند مورد بررسی قرار دهد . طرفداران این تئوری تصمیم گیری معتقدند که :
- تصمیم گیری یک فرآیند است نه یک عمل ساده ، پس باید به مجموعه ای از عوامل توجه کرد .
- مدیران معمولا سعی می کنند تصمیماتی مشابه فرآیندهای فعلی بگیرند ، در حالی که ممکن است شیوه های موثرتری وجود داشته باشد .
- تصمیم گیرنده تنها نتایج محدودی را در نظر می گیرد که اشتباه بزرگی است . همواره در تصمیمات باید دامنه گسترده تری را مدنظر داشت .
- تصمیمات معمولا براساس یک توافق نسبی میان اعضا یک سازمان گرفته می شوند . بنابراین امکان خطا د آنها وجود دارد .
- مدیران تنها به بعضی از نتایج تصمیمات واقف می باشند .
و در پایان…

بایستی توجه داشت که فرآیند تصمیم گیری ، کاری فراتر از انتخاب یک یا چند تئوری می باشد . همانطور که در شکل بالا نمایش داده شده است ترکیبی از تمامی تئوری های فوق می تواند موجب تسهیل در تصمیم سازی شود . یک مدیر همواره سعی می کند با استفاده از خلاقیت بهترین تصمیمات را برای سازمان و کارکنان خود بگیرد .
نویسنده : مسعود معاونی
درباره مسعود معاونی
من مسعود معاونی استراتژیست محتوا و فعال در زمینه بلاگری و وبمستری هستم. در این سایت به موضوعات مرتبط با مدیریت میپردازم و سعی میکنیم خوانندگان سایت را با مباحث مدیریت به صورت جامع و کامل آشنا نمایم.
نوشته های بیشتر از مسعود معاونیمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
بررسی فرآیند برنامه ریزی و دلایل پویایی آن
برنامه ریزی چیست ؟
نقش تصمیم گیری در حل چالش های مدیریتی
تصمیم گیری از اهمیت بسیار زیادی در موفقیت سازمانی برخوردار است .
مفهوم و کاربرد استراتژی
چگونه شرایط بروز خلاقیت را درافراد مختلف ایجاد کنیم ؟
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام درمورد تصمیم گیری حکیمانه مطلب هم بزارید
من حکمت را بهترین کلمه فارسی برای EQ میدانم هرچه در انجا گفته شده را فعلا در تصمیم گیری حکیمانه بکار بگیرید.