بررسی تفاوت میان مدیریت ستادی و صفی
مدیریت ستادی و صفی نوعی دیگر از سلسهمراتب مدیریتی در سازمانها میباشد. توسعه سازمان و پیچیدگی فناوری دو عامل مهم در هر سازمان میباشد که نیاز به ایجاد واحدهای مختلف را ایجاد میکند.
واحدهای ستادی(خدماتی وپشتیبانی) معمولا فعالیتهایی را برعهده میگیرند که میتوان آنها را به کمک سایر بخشها نیز انجام دادامّا با کمک واحدهای ستادی کارآیی افزایش پیدا میکند و کنترل امور سادهتر میشود.
تفاوت میان مدیریت ستادی و صفی
تفاوت میان مدیریت ستادی و صفی (ُStaff and Line) در این است که واحدهای صفی به طور مستقیم در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر تلاش میکنند. در حالی که واحدهای ستادی با پشتیبانی و به طور غیر مستقیم به کمک واحدهای صف میآیند.
واحدهای ستادی بیشتر در جهت نگهداری سازمان یا در جهت کمک به واحدهایی که به طور غیرمستقیم درگیر تحقق یک هدف هستند عمل میکنند. معمولا افرادی که در فعالیتهای فناورانه مهارت دارند بیشترین زمان و انرژی خود را در فعالیتهای تخصصی و ستادی به کار میگیرند.
معرفی انواع ستاد
انواع ستاد عبارتند از:
- ستاد شخصی: این نوع ستاد از واحدهایی تشکیل میشود که هدف آن کمک به مدیر اجرایی میباشد. در این ستاد جمعآوری و تحلیل اطلاعات و همچنین حل سریع مشکلات ا اهمیت بسیاری برخوردار است.
- ستاد تخصصی: در واقع نوعی ستاد برای مدیریت وظایف اداری است. معمولا در این نوع ستاد بیشتر وظایفی از جنس پشتیبانی انجام میشود. هدف این ستاد تمرکز بر روی بهرهوری و کارآیی عملکرد کارکنان میباشد.
- ستاد عمومی: این قبلی از ستادها وظایف محدودی ندارند، بلکه کمک های گستردهای را به مدیریت عالی میکنند.
مزایای ایجاد واحدهای ستادی
- کارآیی در استفاده از منابع، تولید و عملیات
- کاهش هزینههای هماهنگی
- قابلیت انطباق و تغییر سریعتر
- سهولت در سنجش بازدهی یا نتایج
- آماده کردن مدیران و کارکنان
- کاهش تضاد میان ادارات مختلف
- افزایش رضایت مشتری یا ارباب رجوع
تصمیمگیری در ستاد یا صف
معمولا تصمیمگیری در ستاد مرکزی صورت میگیرد. معمولا در سازمانها تصمیمگیری در اختیار ردههای عالی قرار میگیرد. به بیان دیگر تمرکز در سازمانها باید وجود داشته باشد و با تفویض اختیار سرعت تصمیمگیری در واحدهای صف نیز بهبود مییابد.
اندازه گروههای ستادی یا صف
سئوالی که معمولا ذهن بسیاری را به خود درگیر میکند این است که در هر گروه ستادی یا صف حداکثر چندنفر را به کار بگیریم؟
برای پاسخ به این سئوال باید به عوامل مختلفی از جمله ماهیت فعالیت گروه توجه کرد. امّا به طور کلی برای یک گروه، ۵ تا ۷ نفر عضوعدد مناسبی محسوب میشود.
معمولا گروههایی که اندازههای بزرگتری داشته باشند منجر به شکلگیری گروههای غیررسمی کوچکتری در درون خود میشوند که اینموضوع میتواند تضاد درون گروهی را در مواجه با مشکلات به همراه بیاورد. این موضوع خود نیز منجر به عدم مشارکت و عدم رضایت شغلی خواهد شد.
درباره مسعود معاونی
من مسعود معاونی استراتژیست محتوا و فعال در زمینه بلاگری و وبمستری هستم. در این سایت به موضوعات مرتبط با مدیریت میپردازم و سعی میکنیم خوانندگان سایت را با مباحث مدیریت به صورت جامع و کامل آشنا نمایم.
نوشته های بیشتر از مسعود معاونیمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
سازگاری شغلی و تاثیر آن بر روی عملکرد سازمان
سازگاری شغلی یکی از مفاهیمی است که کارکنان یک سازمان در هر موقعیت شغلی با تسلط به آن میتوانند به کسب و کار برای خروج از بحرانها کمک کنند.
نقش فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی تصویری از احساسات، ادراکهای مشترک کارکنان نسبت به سازمان و چگونگی انجام کارها و رفتارهای درون سازمانی خواهد بود.
انواع کنترل سازمانی
کنترل سازمانی به یک مدیر کمک میکند تا بتواند وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهد و اهداف سازمان را برآورده سازد.
مراحل مختلف فرآیند کنترل
فرآیند کنترل در هر سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا که تضمینکننده موفقیتهای برنامهها در واحدهای مختلف میباشد.
مفهوم و اهمیت کنترل در یک سازمان
میتوانیم بگوییم کنترل در یک سازمان، مقایسه بین بایدها و هستها میباشد. یعنی در برنامهریزی آن چه پیشبینی کردهایم بایدها و مطلوبهای ما است و آن چه انجام شده، هستها و موجودها میباشد
معرفی نظریههای انگیزش در مدیریت
انگیزه را میتوان نیازها، خواستهها، تمایلات یا قوای درونی افراد تعریف کرد. به عبارتی میتوان گفت که هیچ رفتاری را فرد انجام نمیدهد که انگیزه یا نیازی محرک آن نباشد. نظریههای انگیزش در بهبود کیفیت و سبک رهبری، مدیران در یک سازمان نقش دارند.
دیدگاهتان را بنویسید