معرفی نظریههای انگیزش در مدیریت
انگیزه را میتوان نیازها، خواستهها، تمایلات یا قوای درونی افراد تعریف کرد. به عبارتی میتوان گفت که هیچ رفتاری را فرد انجام نمیدهد که انگیزه یا نیازی محرک آن نباشد. نظریههای انگیزش در بهبود کیفیت و سبک رهبری، مدیران در یک سازمان نقش دارند.
انگیزه چیست؟
انگیزه یا نیاز، عبارت است از حالتی درونی که منجر به انجام فعالیت در انسان میشود. بنابر تعریف فوق، اثربخشی فعالیتهای مدیریتی به تمایل افراد درون سازمان به انجام وظایف محولهشان بستگی دارد. دو عامل رفتار انسانی را شکل میدهند:
- انگیزه
- هدف
به همین دلیل میتوان گفت که انگیزه داشتن کارکنان برای انجام وظایف و همسویی اهداف فردی با اهداف سازمانی، نقش اساسی در موفقیت سازمانی دارد.
یک محتوای کاربردی دیگر: چگونه یک مدیر خوب باشیم؟
عوامل انگیزه دهنده در مدیریت
- چالشی بودن کار: کاری که نه ساده باشد و نه انجام آن محال، میتواند انگیزه کافی در مدیران و کارکنان ایجاد کند.
- مقام: موقعیت و مقام باعث میشود تا انگیزه کافی در مدیران ایجاد شود.
- رهبری: اگر فردی بتواند رهبری کند و به مقام رهبری برسد میتواند انگیزه کافی برای انجام کارها را پیدا کند.
- رقابت: تلاش مدیران برای کسب مزایای سازمانی بیشتر نسبت به دیگران در عین رعایت ارزشهای اخلاقی برای آنها ایجاد انگیزه میکند.
- پول: پول و منافع مادی عامل مهمی در ایجاد انگیزش میباشد.
نظریههای انگیزش
نظریههای انگیزش را میتوان به دو دسته عمده تقسیم کرد:
- نظریههای محتوایی
- نظریههای فرآیندی
۱- نظریههای انگیزش محتوایی
این نظریهها بر مبنای انگیزهها یا چراهای رفتاری شکل میگیرند. در این نظریهها سعی میشود عوامل شکلدهنده رفتار مشخص شود. این دسته از نظریهها شامل موارد زیر هستند:
- نظریه سلسله مراتب نیازها
- نظریه انگیزش و بهداشت روانی
- نظریه دو ساحتی بودن انسان
۲- نظریههای انگیزش فرآیندی
نظریههای فرآیندی، به جریان و فرآیند ایجاد انگیزه در افراد تاکید دارند و دستهای از متغییرها را مورد بررسی قرار میدهند که برای انگیزش در محیط کار استفاده میشوند و شامل دو نظریه زیر میباشند:
- نظریه انتظار
- نظریه برابری
در ادامه به توضیح نظریههای فوق میپردازیم.
تحول سازمانی چیست؟ چرا لازم است تا در سازمانها تغییر ایجاد کنیم؟
نظریه سلسله مراتب نیازها(Hierarchy of Need)
در این نظریه احتیاجات بشری به ۵ طبقه تقسیم شدهاند که آنها را سلسله مراتب نیازها مینامند. منظور از سلسله مراتب نیازها این است که وقتی یکی از احتیاجات تا حدّی برطرف شد احتیاجات دیگری پدیدار میشود. به عنوان مثال وقتی احتیاجات جسمانی یک فرد برطرف شد، احتیاجاتی از یک طبقه دیگر ظهور پیدا میکنند.
نظریه انگیزش و بهداشت روانی(Motivation Hygiener Theory)
در این نظریه نیازهای انسانی دارای خصوصیتی دوگانه هستند. یک خصوصیت مربوط به نیازهای ابتدایی انسان میشود که آن را عامل بهداشتی مینامند و خصوصیت دیگر هم آن چیزی است که ارضای آن رضایت زیادی را برای یک فرد بوجود میآورند، نظیر:
- کسب موفقیت
- تحسین به خاطر انجام کار
- مسئولیت بیشتر
- رشد در کار
اگر رضایتمندی های فوق با محتویات شغلی به درستی ترکیب شوند میتواند انگیزههای زیادی را برای کارکنان بوجود آورند.
چگونه شرایط بروز خلاقیت در افراد مختلف را بوجود آوریم؟
نظریه دو ساحتی انسان
در این نظریه، ماهیت و انگیزههای انسانی به دو گروه X و Y تقسیم میشوند. در جدول زیر میتوان مفروضات این دوحالت را مشاهده کرد:
مفروضات نظریه X | مفروضات نظریه Y |
1. بیشتر انسانها تنبل و از کار بیزارند. ۲٫ اکثر انسانها از قبول مسئولیت فرار هستند. ۳٫ انسانها باید از طریق مشوقهای مادی یا محرومیتهای اقتصادی و فیزیکی به فعالیت وادار شوند. ۴٫ علاقه، موهبتی کمیاب است که فقط مدیران و رهبران از آن برخوردارند. ۵٫ شکست سازمانی، ناشی از تنبلی و محدودیتهای افراد است. | ۱٫ در شرایط طبیعی کار مانند یک بازی جذاب محسوب میشود. ۲٫ در شرایط خاص انسانها نه تنها قبول مسئولیت را میآموزند، بلکه آن را با اشتیاق جستجو میکنند. ۳٫ اگر انسانی به هدف خود اعتقاد داشته باشد، میتواند خودش را بهتر از دیگران کنترل کند و احساس درونی بهترین پاداش و رضایت است. ۴٫ نارسایی و شکست تلاشهای سازمانی به علت سهلانگاری در پرورش استعدادهای نهفته است. ۵٫ ظرفیت خلاقیت عمومی در حل مسائل سازمانی تابع قانون توزیع نرمال است. |
نظریه انتظار(Expectancy of Motivation)
این نظریه علّت اینکه چرا مردم یک رفتار را به رفتار دیگری ترجیح میدهند را بررسی میکند و انگیزه هر رفتار را تعیین میکند. در این نظریه دو عامل زیر در انگیزش افراد تاثیرگذار در نظر گرفته میشود:
- ادراک یا انتظار یک فرد از نتایج یا پاداشها
- جذابیّت آن پاداش در ارضای نیازهای او
بر اساس دو پارامتر فوق میتوان فرمول زیر را برای انگیزش بدست آورد:
نظریه انتظار و برابری
در این نظریه انگیزش فرد تابعی از موارد زیر است:
- اعتقاد به اینکه کوشش او به انجام کار منجر خواهد شد.
- اعتقاد به اینکه انجام کار به نتیجه مطلوب ختم میشود.
- نتایج برای او جذابیّت خواهند داشت و نیازهای او را برآورده خواهند کرد.
یکی از وظایف اصلی مدیران در هر سازمانی، شناسایی استعدادهای بالقوه کارکنان و فراهم نمودن زمینههای رشد و شکوفایی آنان میباشد. هر یک از نظریههای انگیزش در مدیریت میتوانند برای شرایط خاصی مناسب باشند. بنابراین نمیتوان یک تئوری را ایدهآل و تئوری دیگر را به طور کلی نامناسب دانست.
محدوده اختیارات مدیران تا چه حدی میباشد؟
آشنایی با تکالیف و اختیارات مدیران در یک سازمان
هنر یک مدیر این است که بتواند از تئوری متناسب با سازمان خود استفاده کند. مدیران توانمند ممکن است ترکیبی از تئوریهای فوق را برای حل چالشهای سازمانی خود به کار گیرند.
درباره مسعود معاونی
من مسعود معاونی استراتژیست محتوا و فعال در زمینه بلاگری و وبمستری هستم. در این سایت به موضوعات مرتبط با مدیریت میپردازم و سعی میکنیم خوانندگان سایت را با مباحث مدیریت به صورت جامع و کامل آشنا نمایم.
نوشته های بیشتر از مسعود معاونیمطالب زیر را حتما مطالعه کنید
سازگاری شغلی و تاثیر آن بر روی عملکرد سازمان
سازگاری شغلی یکی از مفاهیمی است که کارکنان یک سازمان در هر موقعیت شغلی با تسلط به آن میتوانند به کسب و کار برای خروج از بحرانها کمک کنند.
نقش فرهنگ سازمانی
فرهنگ سازمانی تصویری از احساسات، ادراکهای مشترک کارکنان نسبت به سازمان و چگونگی انجام کارها و رفتارهای درون سازمانی خواهد بود.
انواع کنترل سازمانی
کنترل سازمانی به یک مدیر کمک میکند تا بتواند وظایف خود را به بهترین شکل انجام دهد و اهداف سازمان را برآورده سازد.
مراحل مختلف فرآیند کنترل
فرآیند کنترل در هر سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا که تضمینکننده موفقیتهای برنامهها در واحدهای مختلف میباشد.
مفهوم و اهمیت کنترل در یک سازمان
میتوانیم بگوییم کنترل در یک سازمان، مقایسه بین بایدها و هستها میباشد. یعنی در برنامهریزی آن چه پیشبینی کردهایم بایدها و مطلوبهای ما است و آن چه انجام شده، هستها و موجودها میباشد
آشنایی با سبکهای رهبری در یک سازمان
سبکهای رهبری نوع نگرش یک مدیر نسبت به سازمان وکگارکنان آن را شکل میدهند. معمولا مدیران براساس شرایط خودشان، یک سبک مدیریتی را انتخاب میکنند.
دیدگاهتان را بنویسید